آنیتادختر دلبندمونآنیتادختر دلبندمون، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره

" آنیتــــا " فرشته آب ها

93/10/12

دختر زیباروی من الان روی پام خوابیدی و من بهترین فرصته که برات از امروزت بگم دخترم امروز عاشق کفش صدادار تابستونیت سه بودی،پدر به زور پات میکرد و شما راه میرفتی،اون صدا میخورد و شما هم ذوق میکردی غروب هم برای خودت خیلی قشنگ با مداد و خودکار بازی میکردی،اونا رو میبردی بین بالش بل جا میدادی و نمیخواستی ما هم ببینیم،خیلی برای ما جالب بود،پدر می گفت معلومه دخترم عاقل شده!!! منو بابا هر چه میبوسیمت سیر نمیشیم آخه خیلی کار هات خوردنی شده مامان رو ببخش که به اندازه کافی برات وقت نمیذاره،اما بدون بدون شک عاشقته
13 دی 1393

بدون عنوان

دختر زیبای من 93/9/30صبح خونه خاله بودیم و شما برای اولین بار تو مراسم آش شله زرد بودی   شب هم برای شب یلدا اول خونه مادر جون رفتیم و بعدش هم خونه خان دایی.عکس خوبی از شما ندارم این هم دعوا بر سر ببعی!!بمیرم برای بغضت این هم فال زیبای دخترم   امروز هم 93/10/2 خیلی جالب به بابات میگی: موهاشو کشیدی که بلندش کنی:پاشو،بدو،اتاق یعنی بابا بدو بریم اتاق!!!!قربون حرف زدن دختر گلم دیروز هم که با دستمال کاغذی برای ما فین میکردی!!! اکثر کلمات سخت رو میگی امروز میگفتی اخون یعنی استخوان! فردا بعد از چند روز با هم بودن مامان باید بره اداره برای هر دومون مخصوصا شما سخته.ا ما مام...
2 دی 1393
1